خداوند به هر یک از ما فرصتی عطا میکندتا در هر بر هه ای از تاریخ که در آن زندگی می کنیم نقشی را ایفا نماییم،ما
باید بدانیم که نقش ما به عنوان یک زن بر خاسته از اراده خداوند است هنگامی که به درستی جایگاه خود را در تاریخ در یابیم و به ارتباط خود با خالق هستی واقف شویم،با این حقیقت روبرو خواهیم شدکه هدف خداوند از خلقت ما این نیست که ما پیوسته در شادی و سرگرمی غوطه ور باشیم،این در حالی است که تعریف جامعه ما از شادمانی و
خوشبختی چیز دیگری است،باید دریابیم که مسیر حرکت برای یک زن مؤمن در رابطه مستقیم با نقش ها و مسئو لیت های او تعریف می شودو نه با خوشبختی های مادی و خود خواهانه قرن بیست و یکم با نماد هایی از رفاه مانند داشتن استخر شنا در خانه وکارت اعتباری در کیف!متأسفانه فرهنگ ما پیوسته نوعی خود پرستی را تبلیغ می کند و ما در دنیایی زندگی می کنیم که بر پایه لذت طلبی و سود جویی شخصی بنا نهاده شده است .اما یک زن مسیحی آگاه زندگی خود را در خدمت به دیگران معنی می کند و به جای خودخواهی و خود محوری ،فعالیتهایش را به سمت کمک به دیگران هدایت می نماید.
دایان پاسنو
FEMINISM:MYSTIQUE OR MISTAKE
دوستی تعبیر جالبی داشت. می گفت: همان طور که وقتی بادکنک را باد می کنیم، نقاشی کوچکش بسیار بزرگ می شود، اگر ما هم خطایی داشته باشیم، بزرگتر از آن را بچه هایمان خواهند داشت.
وقتی بیرون می رفت مختصری آرایش می کرد. می گفت نه برای جلب توجه است، که می خواهم چهره ام رنگ و رو رفته نباشد. چیزی نگذشت که دخترش را دیدم با آرایش. این بار نه برای پوشاندن چهره ای رنگ و رو رفته که برای زدن نقابی دیگر.
شخصت مستقلی نداشت. کل وجودش را در پیدا کردن همسری مناسب، معنادار می دید. به خودش مستقل از مادر و دوست و همسر آینده اش فکر نمی کرد. می گفت: آخر می دانی اگر این چشم آرایش نداشته باشد خیلی بی روح می شود. اگر این ابرو تاتو نداشته باشد جذابیش کم می شود با این اوضاع بی شوهری و کلی اما و اگر دیگر.
حالا سال ها از آن روزها می گذرد و با وجود اینکه دیگر متأهل شده باز هم احساس رضایت از زندگی اش ندارد نه از خودش و نه از شوهرش. بیچاره نمی داند که همه زندگی کمان ابرو، سایه چشم و غنچه لب نیست. نمی داند که اگر خودش غنی از فکر و دانش نباشد هیچ وقت خودش از خودش لذت نمی برد و احساس نشاط نمی کند که بخواهد آنرا به اطرافیانش هم منتقل کند.
من به عنوان یک شخص مهاجر در آمریکا طی دهه هفتاد انتظارات زیادی از نحوه زندگی خود در آنجا داشتم مخصوصا با سر و صدای زیادی که فمینیستها در حمایت ازحقوق برابر با مردان به پا کرده بودند ، اما زمانی بس طولانی بر من گذشت تا در یابم که ادغام نمودن نقش مادری با نقش زن برتر تا چه اندازه سخت و دشوار بوده است د رخلال سرخوردگیهای خود از عقاید فمینیستها مبنی بر توانایی و قدرت برابر زنان با مردان بود که ناچار شدم بهای سنگین آن را بپردازم نهایت تلاشم را کردم تا در زندگیم از عهده هر دو نقش به خوبی بر آیم اما با این وجود شرایط زندگی در آمریکا به گونه ای نبو د که مرا در این مسیر یاری کندزنان آمریکایی در موقعیتی گرفتار آمده اند که امکان موفقیت چندانی ندارند آنان پشتیبان و نقطه اتکای گذشته خود را از دست داده اند ازدواج به عنوان منبع طولانی مدت و قابل اتکا برای امنیت مالی فروپاشیده است و در عین حال نتوانسته اند با فعالیت در بازار کار موقعیت در آمد خود را بهبود بخشند چرا که شکاف درآمد میان زنان و مردان به همان عمق و گستردگی پیشین وهمیشگی خود باقی مانده است زنان امروزی در مخمصه نا خوشایند خود نه راه پیش دارند و نه راه پس.سیاستهای عمومی نیز به گونه ای طراحی نشده اند که آنان را در ادغام دو نقش دشوار مادری و شغلی یاری کنند ،زیرا ایالات متحده آمریکا در دنیای غرب از کمترین سیستم های حمایت از خانواده برخوردار است .درنتیجه زنان و کودکان آمریکایی در وضعیت بدی به سر می برند.آنان در میان دو شکل سنتی و مدرن امنیت اقتصا دی گرفتار آمده اند و قضیه تا به حدی پیچیده است که سایر کشور ها رایارای درک آن نیست.
دکتر سیلویا آن هیولت
نایب رئیس انجمن مطالعات اقتصادی سازمان ملل
به نقل از :نشریه فمینیسم در آمریکا تا سال 2003