سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلید را چرخاند و در را باز کرد. دخترک از پای تلویزیون بلند شد دست عروسک را رها کرد و خوشحال دوید سمتش.
 «سلام مامااااااان» مان دوم مامان را یکی دو ثانیه کشید. دستان کوچکش را باز کرد تا خود را در آغوش مادر رها کند. مادر دستش را جلویش گرفت. ابروهایش در هم رفت؛ نفس عمیقی کشید و گفت: «صبر کن عزیزم خیس عرقم. چقدر هوا گرم بود امروز» کیفش را روی زمین گذاشت. مقنعه اش را یکجا کند و پرت کرد کنار در.

داشت دکمه های مانتویش را باز می کرد که دخترک از مادر دور شد. قیچی کوچک را از روی زمین برداشت. روسری قرمز عروسک و موهای خرمایی اش را با هم چید.


نوشته شده در  شنبه 89/12/14ساعت  9:56 صبح  توسط ساره 
  نظرات دیگران()

دغدغه همیشگیم ،شاگرد اولی یا دست کم ممتازی بود،فتح انواع و اقسام سکوهای افتخار روعزیزترین دوست داشتنی هام محسوب می کردم و...

تا اینکه...

 بعد از اینکه تصمیم گرفتم کمی از تامل در فرمول ها،تئوریها و نظریات رو به خودم،هویتم و اعتقادا تم اختصاص بدم،تازه فهمیدم که رشد و بالندگی هر چند م برای دیگران نامحسوس باشه و ظاهرا آدم روروی هیچ سکوی افتخاری قرار نده،اصلی ترین حقیقت زندگیه که بایدهمه دارایی هامونو برای به دست آوردنش خرج کنیم.

...وامروز دیگه هیچ حرصی برای فتح سکوهای اعتباری دنیا ندارم،هر چند که از فرصتهام بهتر و بیشتر ازگذشته استفاده می کنم و حرکت رو به جلوی آهسته و پیوسته ای دارم ولی اعتراف می کنم که نسبت به حفظ و پاسداشت حریم عفت و حیام،بیشرین حرص و حسا سیت رو دارم،چرا که خودمو پاد شاه سرزمین بیکرانی میدونم که هیچ کس اجازه عبور از مرز های اونو حتی با یک نگاه هم نداره.

جسم تو باید مال کسی باشه که روحش رو برای تو عریان کرده.(چارلی چاپلین خطاب به دخترش )

 


نوشته شده در  جمعه 89/12/13ساعت  11:41 صبح  توسط راحیل 
  نظرات دیگران()

به آرایش غلیظ عادت نداشت، اما به اصرار شوهر، رژلبش را هم با  با رنگ قرمزلباسش هماهنگ کرد، و

با لبخند رضایتی، کنار همسرش در اتومبیل نشست.

خوب چطوره؟

عالیه.! رنگ زرد خیلی بهت میاد!                         

رد نگاه همسرش را گرفت، به سوی زن جوانی بودکه از خیابان رد می شد و سر تا پا زرد پوشیده بود.


نوشته شده در  چهارشنبه 89/12/11ساعت  11:38 عصر  توسط سنا 
  نظرات دیگران()

دخترک زیبایی اش را از پدر داشت

و پدر جراح پلاستیک بود...


نوشته شده در  دوشنبه 89/12/9ساعت  10:2 عصر  توسط ساحل 
  نظرات دیگران()

حضرت علی علیه السلام:

« پیوسته امت مسلمان به راه خیر قدم می نهند؛ تا زمانی که

در فرهنگ و آداب و رسوم( مانند پوشیدن لباس، غذا خوردن و ...) از کافران تقلید نکنند

 و اگر در آداب از بیگانگان پیروی کردند، خداوند قادر آنان را ذلیل می گرداند ».

 

منبع: مجلسی، بحار الانوار، ج79، ص303


نوشته شده در  دوشنبه 89/12/9ساعت  7:4 عصر  توسط فرشته 
  نظرات دیگران()

<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
از ناز تا نیاز
حیاء
فراخوان اولین جشنواره ملی حجاب؛ یادگار فاطمه(س)
مریم مقدس حامی روسری دختران مسلمان
فراخوان مقاله حجاب، زینت آفرینش
[عناوین آرشیوشده]