لباسی که اغلب ما می پوشیم،بیانگر شخصیت و سلیقه فردی است که می تواند باعث جلب توجه شود اما معتقدین باید،
جذابیت درونی یک روح مسیحی را مورد توجه قرار دهند.زیرا مدل ها در طول سال ها همواره در حال تغییرند،
لباس دانشجویان باید همراه با فروتنی،پاکی و تمیزی انتخاب شود.
لباس در کلاس و دیگر محل های عمومی دانشگاه می تواند غیر رسمی باشد اما همیشه باید تمیز و مرتب بوده و فعالیت ها،
نگرش ها یا محصولاتی را که مغایر با شیوه زندگی انجیلی هستند،تبلیغ نکنند.
زمانی که یک دانشجو در یک کلیسای محلی حضور پیدا میکند باید ساده و مطابق با سلیقه اکثر حضار لباس بپوشند.گاه،
دانشگاه برای جلب کمک مالی مراسم خاصی از قبیل ضیافت های کریسمس و فارغ التحصیلی برپا می کند.
لباس برای این مناسب ها باید منطبق با مناسبت مورد نظر باشد.
می گفت: بابا چقدر شما سخت می گیرید؟ فکر می کنید فقط خودتون اهل نماز و روزه و عبادت اید؟ همین دختر من با این که 12سالش هنوز نشده ولی روزه هاش رو می گیره ....
گفتم: آره خب خدا رو شکر که شما یه مادر مقید هستید و نسبت به رعایت مسائل دینی حساس . ولی تو رو خدا روزه ماه رمضان واسه خودسازیه .... طبیعتا اگه شکم روزه است
در کنار اون بایستی پا و دست و چهره و ... هم روزه باشه ... آخه این چه روزه ای هست که آدم از صبح تا غروب به خودش گرسنگی بده ولی بدون روسری جلو نامحرم ظاهر بشه .....
در یک کتاب خوندم که نوشته بود :" وقایع اجتماعی و تجربه ها نشان می دهد که کم پوشیدگی و برهنگی دختران، ماهیت آنان را بسیار زودتر از زمان مناسب به ایشان می شناساند و مثل بلوغ زودرس، آنان را دچار وسوسه و ... می کند".
منبع: کتاب خوب زندگی کنیم، از یوسف غلامی
یک سلام گرم و سخن از تغییر هوا کافی بود که راننده جوان هم همراهی کند و بگوید بله، علی الخصوص برای شما که دانشجو و در حال فعالیت هستید گرما بیشتر است این هم با این مانتو و ساق و جوراب و مقنعه و ....
راستی دختر خانم شما دانشجو هستید یا دیپلم. بله، بله معلوم است که خانم تحصیل کرده ای هستید.
راستی ببخشید قصد فضولی ندارم مجردید یا متأهل؟ و ...
و همین کلام اضافی تغییر هوا بود که کار را به کجاها نرساند؛ این هم برای این راننده مریض. هنگام پیاده شدن با خودم گفتم: اگر دهان من چفت و بند محکمی داشت یا بهتر بگویم دهانم حجاب داشت و این حرف غیر واجب را نزده بودم شاید این راننده هم حساس پسر خالگی نسبت به من نمی کرد و جرأت نمی کرد اینگونه پا را از گلیم اش درازتر کند و این قدر چرت و پرت ردیف کند.
به جای اینکه به موهای دخترهای مردم گیر بدهید؛ بروید فکری به حال خیابان ها بکنید.
به جای اینکه به موهای دخترهای مردم گیر بدهید؛ بروید فکری به حال پسرها بکنید که بعد از تعطیلی مدرسه سر و کله شان دور مدرسه های دخترانه پیدا می شود.
به جای اینکه به موهای دخترهای مردم گیر بدهید؛ بروید فکری به حال طلاق بکنید که آمارش سرسام آور است.
به جای اینکه به موهای دخترهای مردم گیر بدهید؛ بروید فکری به حال قرض و قوله های مردم بکنید که بخاطر جراحی های زیبایی و عوض کردن دکور و تشریفات دارد مردم را خفه می کند.
به جای اینکه به موهای دخترهای مردم گیر بدهید؛ بروید فکری به حال فساد بکنید که دارد غوغا می کند.
به جای اینکه به موهای دخترهای مردم گیر بدهید؛ بروید فکری به حال دوستی های دختر ها و پسرها کنید.
به جای اینکه به موهای دخترهای مردم گیر بدهید؛ اصلاً چرا به موهای دخترهای مردم گیر می دهید، اینها جوانند، دلشان می کشد.
نگاه فرا جنسی یعنی چی؟
یعنی اون نگاهی که ما رو از حیطه معادلات رسمی و غیر رسمی که بر جنس و کالا حاکمه بیرون میاره.
یعنی اینکه ما مثل کالا معامله نمی شیم.
یعنی اینکه با گذشت زمان ارزشمون کم نمی شه.
یعنی اینکه فروشی نیستیم.
حالا واقعا دوست داری جنسی ببینندت یا...؟
بزرگی می گفت اگه فروشی شدی ،باختی.حالا هر چقدر هم که گرو ن فروش بری.