می گفت: آرایش می کردم با حداکثر تلاش برای جذاب و زیبا به نظر رسیدن. بعد از اینکه بیرون می آمدم احساس افسردگی می کردم و زجر می کشیدم. خیلی فکر کردم و از این و آن سوال کردم تا اینکه به این نتیجه رسیدم که عکس العمل نگاه با حسرت پسران به صورت دوست داشتنیم، انرژی منفی و نفرتی می شده که دوباره به خودم برمی گشته؛ و حالا مدتی است که دیگر آرایش نمی کنم و حداقل اینکه دیگر زجر هم نمی کشم.
بهانه اش این بود که پسرها به تیپ و قیافه خیلی اهمیت می دهند، خیلی ها رو می شناسه که با همین چند قلم آرایش،
بهترین شوهر نصیب شان شده ... خب چه عیب داره من هم مقداری موهام بیرون باشه و زیبا بگردم ... دیگه دوره رو خودگیری تموم شده ... باید یه کم امروزی باشیم.
جالب این جاست که خود اروپایی ها نیز طی بررسی های مختلف به این نتیجه رسیده اند که امروزه نظام مناسبات انسانی، بر کالانگری زنان و جلوه گریهایشان می چرخد، اگر چه از درون چنین نظامی، هزاران زن نابود و یا قربانی می شود.
ایولین رید: «در رقابت برای شوهریابی و امنیت اقتصادی، آرایش برای تأکید بر سکس لازم است.
این امر ممکن است ناگوار، مسخره و خفت بار باشد؛ اما یک حقیقت محض از زندگی معاصر است
که از همه آرایه های خیالی و رویایی تهی است».
منبع: کتاب آرایش، مد و بهره کشی از زنان تألیف ایولین رید
پاک و صادق بود و ارتباط خوبی با خدایش داشت ولی بی تفاوت و بی قید به حجاب، برای این کارش هم دلیل داشت. می گفت: چرا آقایxکه در راس سازمان فلان است و ادعای مومنی اش هم می شود فلان غلط را کرده؛ چرا فلانی که در پست فلان است و می تواند فلان کار را بکند که دست ظالم ها را از سر مردم کوتاه کند، نمی کند و چرا عملکرد فلان مجموعه ارشادی چنین است و چنان. بدجوری دلش به درد آمده بود. می گفت از جر شما بادمجان دورقاب چین های این نظام هم که شده؛ نمی خواهم حجابم را رعایت کنم، اصلاً دلم می خواهد ببینم شما چه می کنید.
گفتم: نه مادربزرگ من که در عصر کشف حجاب رضاخان بوده و نه مادر من که در زمان محمدرضاشاه که بساط کاباره ها و غیره و غیره پهن بوده، و نه من که در زمان جمهوری به قول تو به ظاهر اسلامی ام؛ هیچ کداممان برای خوشامد یا بدآمد نظام حاکم نبوده که حجابمان را رعایت کردیم و می کنیم؛ که اگر اینگونه بود با تغییر نظام این حجاب هم زیر و رو می شد. بلکه بجای اینکه اول سیاست را ارزیابی و بعد نسبت حجابمان را با آن بسنجیم الگویی به ما نشان دادند فرا زمانی و فرامکانی. بانو فاطمه زهرا سلام الله علیها. فرزند رسول خدایی که تو آنقدر به او ارادت داری و بما گفتند به حکم اینکه فقط یک بار بر روی زمین زندگی می کنی و فرصتی برای آزمون و خطا نداری برای اینکه پرت عمر و لذتت کمتر شود می توانی در هر مرحله زندگیت در هر عصری و هر جای کره زمین به او نگاه کنی و راهت پیدا کنی. اینگونه آرامشت هم بیشتر می شود تا اینکه هر مسیری را بخواهی صرفاً خودت پیدا کنی. یک دفعه دیدی شد50 سالت و آن موقع خیلی فرصت هایت از دست رفته، خود دانی تا آخر عمرت هم می توانی در ازمون و خطا باشی. هیچ اجباری نیست.
مرد نابینا بود ،
و آن بانو پوشیده،
مردی باشد، نامحرمی باشد و فاطمه(س).....!
از اسوه حیا به دور است.
پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود:
کسی که به دستور و آداب بیگانه عمل کند و خود را شبیه غیرمسلمانان نمایدازمانیست.1
تقلید از رفتاربیگانه درنام گذاری،لباس پوشیدن،غذاخوردن،حرف زدن،آرایش وپیرایش ناهنجارسروصورت ودیگرامور زندگی،نوعی خودباختگی،خودنمایی،آزادی بدون قیدوشرط وپیروی ازفرهنگ غیرمسلمانان بوده وموجب انحراف ازمسیر دین وشباهت یافتن به کفارمی باشد!
وچون مامسلمان و پیرو دین اسلام وخاندان رسالت علیهم السلام هستیم بهتراست آداب و رسوم دشمنان رابه خودشان واگذاریم،فرهنگ و ادب اجتماعی را ازاهل بیت رسالت علیهم السلام آموخته،آبرو و زینت امام زمان علیه السلام باشیم.
منبع:کتاب حجاب عزت است یااسارت؟،محمدصادق ذبیحی