صبا از اینکه در دوره کارآموزی اش متأهل بود؛ کمی خیالش راحتتر بود و با سختی کمتری می توانست در محیط کاری مختلط دوره اش را بگذراند. یک هفته یعد از اتمام دوره کارآموزی اش که برای دریافت گواهی به آن سازمان رفته بود، هم دوره ای هایش که خود مردانی صاحب فرزند بودند به او گفتند: چقدر دلمان برایتان تنگ شده بود، خصوصاً با آن مانتوی یشمی که می پوشیدید. بیچاره گیچ شده بود نمی دانست که در دایره لغات این روزها، همکار و هم دوره ای و ... هم حکم همسر را دارد.