دختر خوبی بود .....دوست داشت شیک و پیک بیرو ن بره و البته منظور خاصی هم نداشت!!!!!!!
همیشه می پرسید چرا همش ما زنها باید کوتاه بیایم و خوددار ی باید از طرف ماها باشه؟
......تا اینکه یه روز خیلی اتفاقی با یه مذکر دیدمش ....همکلاسی دانشگاهش بود و قصدی نبود مگر سپری کردن اوقات تنهایی و
البته کمی هم خرید.
دلم خیلی گرفت....نه به صرف دیدن چنین صحنه ای ... که برای سوختن نجابتی که بالاخره سابقا حدود و چارچوبی داشت.
.....و دلم بیشتر گرفت و قتیکه دیدم او نُه برابر بیش از همکلاسی مذکرش از سرمایه ای که داشته سوزونده و آیا مذکری پیدا می شه
که زیر بار پرداخت چنین غرامتی به یک مؤنث بره؟
مثل اینکه یادش رفته بود ،خدا در برابر هر یک حیایی که به مرد داده،نُه برابرش رو به زن اعطا کرده ،پس زن سرمایه دار تره و
به همین نسبت هم ،سقوطش هلا کت بار تر.......
و کیه که فریاد و فغان سر بده ازسرمایه دار ها یی که نسبت به سرمایه های ارزشمندشون حساس نیستندو برای حفظش
حرصی نشون نمی دند!
......دوست من حالا دیدی که بازم کوتاه اومدی؟اونم بدون هیچ سود و صر فه ای؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!