به تدینی ساده بسنده کرده بود،نمازخوان بودن و حجاب داشتن کاملا راضیش کرده بود و از اینکه محجب باشه و اهل مسجد ،تشویق می شد
و تازه از جامعه مذهبیون امتیاز هم می گرفت.
همه اینها باعث شده بود ،فکر کنه خدا خیلی دوسش داره و دلش می خواد تا آخر عمرش رو خوش بگذرونه.
غافل از اینکه خدا همه بند گانش رو دوست داره و از بی تفاوتی عده ای اونم با رنگ و لعاب دینی ،نسبت به بقیه اصلا خوشش نمیاد.
رهاورد تدین و ایمان باید بیداری روح حق پذیری و ظلم ستیزی باشه و این یعنی همون اکسیری که زندگی مؤمنانه رو تبدیل می کنه به یک حیات جهادی.
هر مؤنثی که به فکر انجام کارها ی بزرگ باشه،دیگه فرصت بت کردن ظاهر خودش رو پیدا نمی کنه و کمرنگ بیرون می ره.
حالا هر کی که می خواد باشه و هر جا که می خواد زندگی کنه و هر مسلکی می خواد داشته باشه.
......ماری کوری رو که یادتون میاد......
می گن توی یه مهمونی ،با تعجب به زیور آلات یه خانم چشم دوخته بود.جوری که بقیه تصور کرده بودن ،زیبایی جواهرات چشماشو گرفته،
بعد که ازش پرسیده بودن ،گفته بود :داشتم با خودم فکر می کردم اگه من اینار و داشتم مشکل اقتصادی پروژه های علمیم ،حل می شد.
حالا اگه این مادام کوری محترم ، روحیه ظلم ستیزی هم داشت ،چیییییییییی مییییییییییییییییییییییی شد؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
...............و اگه یه دختر خانم صاحب فکر امروزی این روحیه رو پیدا کنه و اتفاقا شیعه هم باشه ، واقعا چییییییییییییییییییییییییییییییییییییی مییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی شه؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
........................................یادمون نره که زهرا (س) در زمان خودشون ، اینگونه بودند.........................
و ما در زمان خودمون چقدر اقتدا به این وجود مقدس داریم؟