در یک جلسه کارگاهی با سمت و سوی فرهنگی در خدمت استادی بودیم که با وجود مذکر بودنشان ،چالش های مربوط به زنان وخصوصا با نوان مذهبی را به خوبی می دونستند و تحلیل می کردند من جمله اینکه یک قدم عقب نشینی یک خانم مذ هبی از دین ،حالا به هر اسم و عنوانی هم که باشه و د رهر مجلس حتی زنا نه ای هم که صورت بگیره،دیگران را صدها قدم به عقب خواهد روند،سؤالی که بارها و بارها از خود بنده می شه مبنی بر اینکه مثلا این حرفها رو فقط تو می گی یا اینکه اونا خودشون بدترند و در عمل اونجوری که می گن نیستند واین رعایتها رو فقط به من و تو یاد میدندو...
...راستش رو بخواید کم کم خودمم داشتم بعضی کار های نا خوشایند عده ای از مذ هبیون رو پیش خود توجیه می کردم و شاید به پای افراطی گریم می ذاشتم.
...تا اینکه تلنگر اون استاد محترم من رو بر اون داشت که اولا به شیوه ای که در پیش گرفته بودم (که هم پشتوانه عقلی داشت و هم تجربه عینیش رو داشتم )امید وارتر شم و هم دیگه نخوام برای توجیه ا عمال ناشایست برخی مذهبیون برای خودم و دیگران توجیه بیارم.
پس خواهر و خواهران محترمی که هر وقت پاش برسه از جلوه گری کم نمی ذارین و توجیه مجلس اهل بیتی و غیره براش میارین،بدونیم که عقب نشینی ماها هر چند غیر ملموس ،تو جامعه و بقیه انواع مجالس مردمی خیلی بیشتر از یک عقب نشینی خودش رو نشون میده،کاش این سختی رو کمی به خودمون هموار می کردیم که حتی وقتی در توجیه دینی هم برامون بازه،(البته در مورد جلوه گری نزد همسرمسأله به کلی فرق می کنه)دیگران ببینند که یه نوع سختی رو هم ما با وجود گناه نبودن،بر خودمون هموار کردیم تا به جاده ایمانمون حاشیه تقوا داده باشیم و به دیگران هم در هموار کردن سختی های گناه کمکی کرده باشیم وصد البته خودمون رو هم از مصرف زده دیده شدن نجات داده باشیم.
...واما مطلب استاد محترم
کندن لباسها در مجالس مذهبی زنانه ،کم کم باعث کمرنگ شدن حیا و نفوذ بی حیایی و گناه در ما بقی طبقات جامعه میشه و این یعنی کمک کردن به دشمن در رسیدن به هدفی که برای تحققش به زنان خیلی امید بسته.