روزی که گفتی با خدایت قهر کردی و دیگر حتی نمی خواهی نماز بخوانی، خودم را برای هر چیز آماده کردم. به خودم گفتم پا روی هر چیز خواهی گذاشت. یک سال گذشت و هنوز خدایی نداشتی. روزی گفتم: تو که خدا نداری چرا انقدر پوشیده بیرون می روی. و تو گفتی:
" خدا ندارم ،انسان که هستم"