25 مرداد 1390
خسرو معتضد میگوید: از دوران هخامنشیان چادر در ایران بوده است. بر خلاف گفته آقای کلهر ناصرالدین شاه زمانی که به اروپا رفت، شلوار باله را آورد؛ شلواری که چسبان و بسیار زننده است.
عصر امروز به نقل از استاد خسرو معتضد نوشت: این حرفهایی که بعضی از افراد میزنند، اصلا صحت ندارد، ناصرالدین شاه قصد عیاشی داشت و در کلام یکی از همراهان ناصرالدین شاه این حرف منعکس شده است. ناصرالدین شاه 10 تا ملازم در رکاب داشته است که روز به روز وقایع را مینوشتند و اظهارنظری در این حد چیزی نیست که مخفی بماند و این آقایان باید پاسخگو باشند که کجا چنین چیزی نوشته شده است.
آقای کلهر گاهی اوقات قاطی میکند و حرفهایی میزند که سندیت تاریخی ندارد. من با کلهر دوست هستم اما در تاریخ با پدرم هم شوخی ندارم. این مزخرفات به هیچ عنوان درست نیست.
اینها بخشهایی از واکنش خسرو معتضد استاد تاریخ معاصر به اظهارنظر عجیب کلهر در مجله جنجالی "خاتون " بود که مدعی شده بود: ناصرالدین شاه رنگ مشکی را به ایران آورده است.
این استاد برجسته تاریخ معاصر با رد این اظهارات کلهر تصریح کرد: بر خلاف گفته آقای کلهر ناصرالدین شاه زمانی که به اروپا رفت، شلوار باله را آورد؛ شلواری که چسبان و بسیار زننده است. ماجرا از این قرار بوده که ناصرالدین شاه روزی در سن پترزبورگ قدم میزند، این شلوارها را در پای زنان دید، خوشش آمد و گفت میخواهم اینها را به ایران ببرم.
خسرو معتضد درباره پوشش چادر زنان ایرانی نیز گفت: از دوران هخامنشیان چادر در ایران بوده است. خانمها به خاطر آب و هوای بد شوش و چند ناحیه دیگر حجاب داشتند. خانمها که در طبقات بالا بودهاند با تخت روان میرفتند و بالای این تخت روان یک پارچهای بوده است به رنگ مشکی که به آن چادر میگفتند و رنگ آن مشکی بوده است. پس چادر ربطی به اعراب ندارد، اینکه بگوئیم چادر را اعراب به ایران آوردند.مردهای ایران نیز به دلیل هوای گرم در تابستان و هوای سرد کردستان کلاه سرشان میگذاشتند.
وی افزود: از زمان دولت صفویان چادر و چاقچور که تمام صورت را میپوشاند، در ایران متداول شد و هیچ کدام ربطی به اسلام ندارد زیرا اسلام قرص صورت و کفین زن را آزاد گذاشته است.
مولف کتاب "کمیته مجازات " افزود: این حرفهایی که بعضی از افراد میزنند، اصلا صحت ندارد، ناصرالدین شاه قصد عیاشی داشت و در کلام یکی از همراهان ناصرالدین شاه این حرف منعکس شده است. ناصرالدین شاه 10 تا ملازم در رکاب داشته است که روز به روز وقایع را مینوشتند و اظهارنظری در این حد چیزی نیست که مخفی بماند و این آقایان باید پاسخگو باشند که کجا چنین چیزی نوشته شده است.
معتضد ادامه داد: آن حکایتی که آقای کلهر به آن اشاره کرده، در واقع مربوط میشود به یکی از سفرهای ناصرالدین شاه به فرنگ که در یکی از برنامههای شبانه چند دختر جوان با لباسهای بسیار زننده در مقابل چشمان وی شروع به رقاصی میکنند و ناصرالدین شاه که از آنها خوشش آمده بود، دستور میدهد همه آنان خریداری و به ایران منتقل شوند. بعد که به شاه توضیح میدهند چنین کاری امکانپذیر نیست، ناصرالدین شاه دستور میدهد نمونه شلوارهایی که دختران در مراسم رقص به پا داشتند، خریداری و به عنوان سوغات بهایران برده شود و بعدها نیز دستور داد زنان دربار و غیره آن شلوارها را به پا کنند.