مدام بغض مسیر گلویش را می فشرد و نمی توانست حرف بزند. از بدبینی هایی که نسبت به نمادهای اسلامی بعد از 11سپتامبر در کانادا ایجاد شده، درد و دل می کرد.
می گفت حتی سگ هایشان را نسبت به روسری های ما زنان حساس کرده اند. یکبار صاحب سگی ( که از دیدن من بشدت پارس می کرد ) در خیابان به من می گفت: روسری ات را دربیاور؛ سگم با دیدنت آرامشش بهم ریخته و می ترسد.
و از اخراج چندین باره به خاطر حجابش در محیط کار نیز می گفت و دیگر نرم نرم می گریست.
و این مشتی بود از هزاران خرمن زجر و بی عدالتی که مظلومان عالم دارند می کشند.
خدایا این زجرهای در راه خودت را زمینه ساز ظهور مهدی فاطمه (سلام الله علیها) قرار ده.