با خودش قرار گذاشته بود پایش که به اینور آب رسید دلی از عزا در بیاورد ،
و حالا اینجا، هرچه می پوشید دیگر کسی به او نگاه نمی کرد ،
کسی به او تذکر نمی داد،
اصلاً کسی او را نمی دید،
دلش برای آن شال ده سانتی و مانتوی کوتاهش تنگ شد!