سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زینب را می بردند به اسیری. بدن حسین مانده بود زیر آفتاب. حسین؛

همان که سال ها پیش وقتی زینب خوابیده بود، ایستاده بود مقابلش تا آفتاب اذیتش نکند.

اما حالا او نمی توانست جبران کند.

چاره ای نبود جز گذاشتن و گذشتن.

 (برگرفته از کتاب آفتاب بر نی نوشته زینب عطایی)


نوشته شده در  سه شنبه 90/9/15ساعت  9:21 عصر  توسط لیلا 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
از ناز تا نیاز
حیاء
فراخوان اولین جشنواره ملی حجاب؛ یادگار فاطمه(س)
مریم مقدس حامی روسری دختران مسلمان
فراخوان مقاله حجاب، زینت آفرینش
[عناوین آرشیوشده]