• وبلاگ : حق من حجاب ... Hijab my right
  • يادداشت : نمي شود حجاب...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 18 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + زن ايراني 

    دوست عزيز آيا اين حجاب بوده که امنيت را براي شما بوجودآورده يا امنيت حاکم بر آن محيط باعث شده که شما باآرامش درس بخوانيد البته بحثي دراين نيست که شما با حجاب کامل امنيت بيشتري احساس کنيد ولي اين يک مسئله شخصي است خيلي ها با حجاب کمتر ويا بدون حجاب همان احساس رادارند (کشورهاي منهاي ايران) واين به خيلي ازعوامل بستگي دارد مثلا" سطح آگاهي افراد - ديد افراد آن منطقه نسبت به حجاب -درصد اجراي قوانين در منطقه واعتقاد افراد نسبت به مسائل اخلاقي و...

    2.آيا آن آزادي فعاليتهاي اجتماعي که شما دم از آن ميزنيد در گرو حجاب بدست آمده که شما به آن فخر ميکنيد وبدون آن ميسرنيست البته اين مسله ايکه عنوان نمودم دليل رد حجاب نيست ولي صرفا" عامل قبول حجاب هم نيست

    3.واما اينکه در مملکت ما زور حرف اول را ميزند زياد راه دور نميروم همين حجاب که داريم بحثش را ميکنيم زوري نيست!؟ آياغير از اين است که انسان شعور دارد ومثلا" ! اشرف مخلوقات است وآزادي دارد وحداقل ميتواند نوع پوشش خودراتعيين کند( شايد فقط ماايرانيها! ظرفيت پذيرش آنرا نداريم چون در اکثر نقاط دنيا هر کسي آزادانه پوشش خود را انتخاب ميکند ) به قول شما اگر اين حق امست اين چه حقي است که به زور به ما تحميل شده وماچاره اي جز قبول آن نداريم !

    دوست عزيز استنتاج شما مانند اينست که بگوييم عدد 4 فقط وفقط حاصل 2+2 است .

    پاسخ

    1-دقيقاً محيطي که من درس خواندم محيط امني بوده ولي دوستان زيادي بودند که بدليل رعايت نکردن حجاب شان و بي حساب و کتاب بودن شوخي هايشان با پسرها امنيت شان کمتر از من بود.دختري که آرايش مي کند و موهاي زيبايش را بيرون مي گذارد ميزان جذابيتش براي جنس مذکر بيشتر است و غالب کساني که سراغش مي آيند براي ادب و وقار و پشتکارش سراغش نمي آيند بلکه شيفته رنگ مو و اندام و ... شدند که دوام چنداني هم ندارد.نکته دوم در همين قسمت فرض مي کنيم فرد بي حجابي در يک محيط باسطح آگاهي بالاي افراد جامعه، درصد بالاي اجراي قوانين و اعتقادات بالا نسبت به مسائل اخلاقي وجود داشته باشد. باز هم اين فرد بدليل اينکه خلاف فطرتش عمل کرده از سطح امنيت کمتري نسبت به يک فرد باحجاب برخوردار است. چرا که او در محيطي فعاليت مي کند که بدليل اينکه افراد انسان هستند و نه فرشته، قاعدتاً غرايزشان تحريک مي شود و عکس العمل اين رفتارشان امنيت فکري، روحي و رواني آن زن را خدشه دار مي کند.2-يعني مي فرماييد حجاب شرط کافي براي آزادي فعاليت اجتماعي نيست. درسته. اما حجاب شرط لازم هست. در عين حال که حجاب مانع آزادي فعاليت هاي اجتماعي هم نيست. به تعبيري حجاب دست و پاي آدم را در فعاليت هاي اجتماعي نمي بندد. درعين حال که با اين جمله هم موافقم که آزادي فعاليت اجتماعي صرفاً عامل قبول حجاب نيست و دلايل متقن تري براي قبول حجاب وجود دارد که آزادي فعاليت هاي اجتماعي زير مجموعه آن است.3-و اما در مورد اينکه فرموده بوديد انسان شعور دارد و آزاد است يک سوال دارم، حد اين آزادي تا کجاست؟ مگر نه اينکه در همين غرب آزادي را تا جايي محترم مي شمارند که مانع آزادي ديگران نشود. فردي که با شعور و آزادي خودش حجابي ندارد و جذابيت هاي جسمي اش را به معرض نمايش مي گذارد آيا آزادي فکري همکارش را خدشه دار نمي کند؟ آيا فکر همکلاسي اش را به خود مشغول نمي کند؟ بالاخره وجه تمايز جامعه انساني با جامعه حيواني در قونين اش است که اين آزادي ها را در يک چارچوب منطقي قرار دهد. در ايران قوانين طي يک اجماع همگاني(بين مردم و متخصصين) اينگونه نوشته شده که حجاب اجباري باشد آن هم نه در حد چادر چاقچول بلکه در حد پوشاندن موهاي سر که همين هم به کام بعضي تلخ مي آيد.