ممنون از جمله هاي قشنگ و کاملت

قبول دارم که از افراط و تفريط اوضاع هيچ جامعه اي روبه راه نشده ولي از طرفي هم خودتون هم مي گوييد وقتي که افراد "مي خواهند هر چي که دلشون ميخواد انجام بدهند بايد قانون بر اساس شرايط تغييير کند" ، يعني قانون بر اساس دل تغيير کنه؟ آن هم بر اساس دل چند درصد مردم؟ ومگه قراره ما چند بار زندگي کنيم. مگه قرار نيست از تجربه گذشتکان استفاده کنيم و مگر نه اينکه بايد از کلام وحي که خدا براي هدايت مردم به پيامبر نازل کرده بهره بگيريم. در عين حال هم اين رو قبول دارم که دين را با منطق و استدلال همچنين محبت به مردم بشناسانيم و وقتي جواب نداد به حکم الهي از امر به معروف و نهي از منکر استفاده کنيم. ضمناً شما چجور ادعا مي کنيد که دوست داريد ايراني داشته باشيد که همه مسلمون واقغي باشند در حاليکه وبلاگ شما ذره اي از اين علاقه شما را نشان نمي دهد و با زدن عکس هاي هنرپيشه هاي بد پوشش سينما و تلويزيون عملاً مروج بدحجابي هستيد.

1-دقيقاً محيطي که من درس خواندم محيط امني بوده ولي دوستان زيادي بودند که بدليل رعايت نکردن حجاب شان و بي حساب و کتاب بودن شوخي هايشان با پسرها امنيت شان کمتر از من بود.دختري که آرايش مي کند و موهاي زيبايش را بيرون مي گذارد ميزان جذابيتش براي جنس مذکر بيشتر است و غالب کساني که سراغش مي آيند براي ادب و وقار و پشتکارش سراغش نمي آيند بلکه شيفته رنگ مو و اندام و ... شدند که دوام چنداني هم ندارد.نکته دوم در همين قسمت فرض مي کنيم فرد بي حجابي در يک محيط باسطح آگاهي بالاي افراد جامعه، درصد بالاي اجراي قوانين و اعتقادات بالا نسبت به مسائل اخلاقي وجود داشته باشد. باز هم اين فرد بدليل اينکه خلاف فطرتش عمل کرده از سطح امنيت کمتري نسبت به يک فرد باحجاب برخوردار است. چرا که او در محيطي فعاليت مي کند که بدليل اينکه افراد انسان هستند و نه فرشته، قاعدتاً غرايزشان تحريک مي شود و عکس العمل اين رفتارشان امنيت فکري، روحي و رواني آن زن را خدشه دار مي کند.2-يعني مي فرماييد حجاب شرط کافي براي آزادي فعاليت اجتماعي نيست. درسته. اما حجاب شرط لازم هست. در عين حال که حجاب مانع آزادي فعاليت هاي اجتماعي هم نيست. به تعبيري حجاب دست و پاي آدم را در فعاليت هاي اجتماعي نمي بندد. درعين حال که با اين جمله هم موافقم که آزادي فعاليت اجتماعي صرفاً عامل قبول حجاب نيست و دلايل متقن تري براي قبول حجاب وجود دارد که آزادي فعاليت هاي اجتماعي زير مجموعه آن است.3-و اما در مورد اينکه فرموده بوديد انسان شعور دارد و آزاد است يک سوال دارم، حد اين آزادي تا کجاست؟ مگر نه اينکه در همين غرب آزادي را تا جايي محترم مي شمارند که مانع آزادي ديگران نشود. فردي که با شعور و آزادي خودش حجابي ندارد و جذابيت هاي جسمي اش را به معرض نمايش مي گذارد آيا آزادي فکري همکارش را خدشه دار نمي کند؟ آيا فکر همکلاسي اش را به خود مشغول نمي کند؟ بالاخره وجه تمايز جامعه انساني با جامعه حيواني در قونين اش است که اين آزادي ها را در يک چارچوب منطقي قرار دهد. در ايران قوانين طي يک اجماع همگاني(بين مردم و متخصصين) اينگونه نوشته شده که حجاب اجباري باشد آن هم نه در حد چادر چاقچول بلکه در حد پوشاندن موهاي سر که همين هم به کام بعضي تلخ مي آيد.

درسته قانون اساسي حداقل طي 30 سال پيش نوشته شده و طي يک رفراندم 99درصدي به آن رأي مثبت داده شده ولي آيا طي اين همه انتخاباتي که هر دو سال يکبار اجرا شده آيا اين رأي مثبت تأييد مجدد نشده؟ آيا حضور ميليوني در راهپيمايي 9دي دليلي بر تأييد دوباره جمهوري اسلامي نيست؟ ما خودمان در اين راهپيمايي خيلي از افرادي را مي ديديم که به عمرشان راهپيمايي نيامده بودند و خودشان مي گفتند ترسيديم که انقلاب از دست برود و به همين علت آمديم. نکته ديگر فرض کنيم خواست و نياز شما فرق کرده و رعايت حجاب را بر نمي تابيد اگر غير مسلمان هستيد که مي توانيد مانند غير مسلمان هاي زمان پيامبر با دادن جزيه و رعايت قوانين جامعه در کشور بمانيد و در صورتي که سختتان است از کشور مهاجرت کنيد. اگر هم مسلمان هستيد که نمي توانيد يک جاي دين را بگيريد و جاي ديگرش را که با منافع تان جور نباشد را رها کنيد. در مجموع شما هم مي توانيد کشورهاي ديگر مسلمان را براي زندگي تان انتخاب کنيد. همين کشورهايي که اوضاع آنها را مشاهده مي کنيد.در آخر قبول داريد که همه مسائلي که در مورد حجاب وجود دارد بدليل کارکرد اجتماعي حجاب است. به همين دليل است که شما در کشورهاي غربي مخالفت جدي عليه روزه داري را مشاهده نمي کنيد ولي عليه حجاب جبهه گيري هاي زيادي را مشاهده مي کنيد.

ممنون از پيشنهادتون

انشا الله

سلام به فرض مثال که ايران يک کشور اسلامي حتي ده درصدي هم نباشد. به صرف قانون اساسي برگرفته از دين که در اين کشور نوشته شده و پدران و مادرانمان به آن رأي دادند به نظرت نبايد به آن احترام گذاشت،حتي اگر خوشمان نيايد؟ راستي اگر مسيرت کمي به دوبي و ديگر کشورهاي اسلامي خورده باشد متوجه مي شوي کشور غيراسلامي ما از خيلي کشورهاي آنها اسلامي تر است. در ضمن منظورت از "وضع خراب غرب نتيجه عقب ماندگي آدماي ديني اونهاست" يعني اينکه آدمهاي ديني ايران بگذارند هر کارغير ديني راحت انجام شود و خودشان بروند در خانه هايشان تا حد مرگ عبادت کنند؟ اين دين که کارکرد اجتماعي نداشته باشد به چه دردي مي خورد؟

البته همين جور هم هست. به عنوان مثال کسي که در خانه اش گناهي مي کند حکمش با کسي که مثلا در سطح کلان اقدام به اختلاس يا در ملا عام اقدام به بي حجابي مي کند، فرق دارد. يک علت آن هم به دائره فردي و اجتماعي گناه مربوط مي شود. گناه اول فقط روي فرد و حداکثر اطرافيان او اثر مي گذارد و گناه دوم آزادي هاي ديگران را تحت تاثير قرار مي دهد و اثر اجتماعي گسترده تري دارد.

زن با افتخار ايراني اگر منظورت جواب کامنت آتوسا هست که گفتم"عقل صرف هم کافي نيست و بايد تحت لواي وحي الهي که از انبيا رسيده قرار بگيرد تا درصد خطا به حداقل ممکن برسه" از همين جمله ميشه نتيجه گرفت که علت به حداقل نرسيدن خطا دو چيز ميتونه باشه. يا اينکه قوانين برگرفته از دين نبوده يا به قوانين تحت لواي وحي، عمل نمي شود. حالا شما به عنوان يک زن ايراني چقدر تلاش کرديد که اين قوانين اصلاح شود و به اجراي آن کمک کرديد. دوم اينکه اگر توهم زده مملکت گل و بلبل بوديم که اين وبلاگ رو راه اندازي نمي کرديم و مي گذاشتيم با گل و بلبل هاش خوش باشيم. سوم اينکه البته حجاب وسيله هست و حداقل کارايي اش براي من اين بوده که با همين حجاب در دو دانشکده علوم پايه و انساني توانستم با امنيت درسم را بخوانم، با آزادي فعاليت اجتماعيم را داشته باشم و عزتم را بدون جلوه گري حفظ کنم. چهارم هم يک نمونه از اينکه زور حرف اول را ميزند بياور تا رويش فکر کنم؟

هيلاري جان راحت حرفت رو بزن و بگو از کجاي متن خوشت نيومد و درست نبود؟

سلام-خدا به شما هم قوت بدهد.

خيلي ممنون